|
|
|
|
|
|
|
|
معاون پژوهشي وزير علوم: بررسي فرمايشهاي اخير مقام معظم رهبري در زمينهي «علم و پژوهش» دستور جلسهي هيأت دولت است |
29/06/1385 |
معاون پژوهشي وزير علوم از تشكيل كارگروه ويژهي بررسي فرمايشهاي مقام معظم رهبري در زمينهي «علم و پژوهش» خبر داد. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، «دكتر منصور كبگانيان» در حاشيهي جلسهي كميسيون دايمي شورايعالي علوم، تحقيقات و فناوري اظهار داشت: در پي دو سخنراني مهم اخير مقام معظم رهبري طي دو ماه اخير - كه فرمايشهاي مهمي پيرامون علم و فناوري و تحقيقات داشتند - براي بررسي رهنمودهاي مقام معظم رهبري كارگروه ويژهاي پس از اولين سخنراني ايشان در كميسيون تشكيل شد كه جلسههاي خوبي در اين زمينه داشتند. وي افزود: امروز بهصورت فشرده گزارشي از طرف رياست كارگروه ارائه و نظرهايي مطرح شد كه كار اين كارگروه ادامه مييابد. در تمام وزارتخانهها هم معاونان پژوهشي كه در اين جلسهها حضور دارند اين امر را پيگيري كرده و در دفتر وزراي مربوطه جلسههايي مخصوص بحث پژوهش، آموزش، علم و فناوري برگزار ميشود. وي افزود: ما قصد داريم اين بحث مختص به وزارت علوم نبوده و عموميتر باشد كه خوشبختانه در هيأت دولت هم بهتصويب رسيد كه يك جلسهي هيأت دولت به بررسي فرمايشهاي اخير مقام معظم رهبري در رابطه با موضوع «علم و فناوري» اختصاص يابد. با پيگيري معاونان مربوطه اميدواريم در آن جلسه همهي وزرا آماده باشند و اين بحث مهم را پيگيري كنند. «كبگانيان» با ابراز خرسندي از اينكه بحث علم و پژوهش در دستور كار هيأت دولت قرار گرفته اظهار داشت: با توجه به شناختي كه از رئيس جمهور داريم اميدواريم اين بحثها به مصوبههاي جدي در زمينهي «بودجه» و «ساختارها»ي لازم براي اين بخش منجر شود.
|
|
|
|
ايران نامزد رياست فدراسيون بينالمللي مخترعان در آسيا شد |
29/06/1385 |
ايران با اكثريت آراي اعضاي دايم فدراسيون جهاني مخترعان بهعنوان هشتاد و چهارمين عضو دايم اين فدراسيون بينالمللي انتخاب شد. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اعطاي عضويت فدراسيون جمهوري اسلامي ايران با حضور سفير جمهوري اسلامي در مجارستان در مراسم اعطاي مدالهاي نمايشگاه اختراعهاي بوداپست صورت گرفت. در حال حاضر، ايران همچنين بهعنوان نامزد اصلي كسب «رياست فدراسيون بينالمللي مخترعان» در «آسيا» - كه رياست دورهاي آن تا سال 2007 بهعهدهي «عربستان سعودي» است - شناخته شده است. اين فدراسيون عضو ناظر سازمان جهاني مالكيت فكري (وايپو) سازمان ملل متحد و عضو كميتهي نظردهنده در سازمان ثبت اختراعات اروپا و معتبرترين سازمان بينالمللي در خصوص حمايت از مخترعان ميباشد. از جمله اهداف و فعاليتهاي اين فدراسيون ميتوان به «حمايت مادي و معنوي» از مخترعان در سراسر دنيا و همچنين اعطاي «نشان و مدالهاي مهم» و «جوايز مادي» بهبهترين مخترع در جريان مسابقههاي بينالمللي در كشورهاي گوناگون و برگزاري كنفرانسهاي تخصصي و مسابقههاي المپياد اختراعات در جهان اشاره كرد. اين فدراسيون در كشورمان نيز هر ساله يك جايزه در «جشنواره بينالمللي خوارزمي» به يك مخترع و پژوهشگر برتر اعطا ميكند.
|
|
|
|
توليد نوعي باتري جديد با استفاده از «پلاستيك» بهجاي «فلز» |
28/06/1385 |
مهندسان امريكايي موفق به طراحي و توليد نوعي باتري شدند كه براي انتقال جريان بهجاي استفاده از «فلز» در آن از «پلاستيك» استفاده شده است. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «تايهاس پليمور» از مهندسان و استادان دانشگاه بوستون امريكا اعلام كرد كه بهدنبال طراحي و توليد باترياي بوده است كه در آن براي انتقال جريان از پلاستيك استفاده شود. نتايج تحقيقات و توليد جديدش در نشريهي «مواد پيشرفته» (Advanced Materials) چاپ شده است. در مدل پيشساختهي اين باتري، از يك «فيلم پلاستيك» پوشيده از جنس «طلا» استفاده شده است كه برروي آن پوشش «پليپل» وجود دارد. اين پوشش در حقيقت تركيبي شيميايي است كه جريان الكتريكي را بهخوبي منتقل ميكند.
|
|
|
|
بههمت پژوهشگران ايراني، «آجر سيليسي» قابلاستفاده در تمامي قسمتهاي «كورههاي ذوب شيشه» ساخته شد |
27/06/1385 |
«آجر سيليسي» با «كارايي بالاتر» از نمونههاي خارجي و قابلاستفاده در تمامي قسمتهاي «كورههاي ذوب شيشه» بههمت پژوهشگران داخلي ساخته شد. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «مهندس كامبيز طهيري» دانشجوي كارشناسي ارشد «پژوهشكدهي علوم زمين» سازمان «زمينشناسي» و «اكتشافات معدني كشور» - كه با همكاري پدرش موفق به ساخت اين «آجرهاي سيليسي مقاوم» شده - اظهار كرد: امروزه در «كورههاي ذوب شيشه» از «آجر سيليسي» تنها در قسمت «سقف كوره» و «ديوارهي خارج از مذاب» استفاده ميشود و در بخشهاي «داخلي» و بخش «مذاب شيشه»، «آجرهاي زيركوني يا زاك» بهكار ميروند اما بهدليل «قيمت بالا»ي آن و «عدم امكان توليد» اين مادهي معدني در كشور، تصميم بهساخت «آجرهاي سيليسي» با «كيفيت بالاتر» و «طول عمر بيشتر» گرفتيم. وي افزود: اين «آجرهاي سيليسي» نوع بهينهشدهي خشتهاي قديمي مورد استفادهي «بلورسازان» است و با افزودن يك «مرحلهي پخت»، «خشتهاي خام» مورد استفاده در گذشته، مرحلهي پخت نهايي خود را در كارخانه ميگذارند. اين پژوهشگر با اشاره به افزايش «طول عمر آجرهاي سيليسي» ابداعي به سه تا چهار برابر آجرهاي سيليسي رايج گفت: مراحل «پرس»، «ميكسينگ»، «دانهبندي» و «فرمولاسيون» اين آجرها برطبق استاندارد AFTM انتخاب شده و عليرغم «خوردگي» آنها، مشكلي در داخل مذاب ايجاد نميشود. وي در بيان تفاوت اين آجرها نسبت به «آجرهاي سيليسي رايج» اظهار كرد: پخت آجرهاي سيليسي خارجي، طي «شيب حرارتي» خاصي در درجهحرارت 1480 درجهي سانتيگراد انجام ميشود در حالي كه پخت خشتهاي ابداعي در دو مرحلهي بدون ملات – مرحلهي ابتدايي در فرايند توليد و زير هزار درجهي سانتيگراد (700 تا 800 درجهي سانتيگيراد) با درصدي از تبديلات «پليمورفيك» و مرحلهي نهايي پس از احداث كوره در محل كارخانه بهمدت يك هفته تا 10 روز طي شيب حرارتي خاصي در درجه حرارت 1300 تا 1400 درجه سانتيگيراد انجام ميگيرد. «مهندس طهيري» در بيان مزيت پخت دو مرحلهاي به يك مرحلهاي گفت: فاز شيشهاي ايجاد شده و تخلخل ناچيز در آجرهاي سيليسي خارجي، «پرت حرارتي بالايي» را بهوجود ميآورد كه وجود سيستم «بازيافت حرارتي» شامل «آجرهاي منيزيتي و سيليسي سبك» را در دورتادور كوره ايجاب كرده و «درجه حرارت» كوره بايد در تمامي طول شبانه روز توسط يك «سيستم هوشمند» ثابت نگهداشته شود اما در پخت دو مرحلهاي، «تشكيل فاز شيشهاي» تنها بهقسمتهاي داخلي كوره منحصر بوده و قسمتهاي خارجي تخلخل موجود را حفظ كردهاند و «پرت حرارتي پاييني» دارند. همچنين در صورت «خوردگي»، ذرات جداشده از آجر بهراحتي ذوب شده و ايجاد «كف جوش» نميكند. وي افزود: بهمنظور جلوگيري از «خوردگي مداوم»، ابعاد اين آجرها بزرگتر بوده و براي استفاده در تمامي قسمتهاي كورههاي ذوب شيشه، كورههاي پخت محصولات «سراميكي» و «كورههاي الكتريكي» مناسب هستند. اين پژوهشگر در ادامه اظهار كرد: فرايند «مخلوط كردن» و «جذب رطوبت مواد اوليه» در خشتهاي سنتي توسط «نيروي انساني» و در آجرهاي سيليسي توسط «ميكسر» و طي زمان مشخص انجام ميشود. وي در بيان خصوصيات اين آجرهاي سيليسي ابداعي گفت: اين آجرها بهوزن حدود 10 كيلوگرم در ابعاد 8*20*30 سانتيمتر ساخته شدهاند كه هر كيلوگرم از آن به مبلغ 240 تومان بهفروش مي رسد اما قيمت هر كيلوگرم از آجرهاي سيليسي خارجي، يك دلار است.
|
|
|
|
رهبر انقلاب اسلامي، «دين» و «اخلاق» را عامل مكمل و شتابدهندهي علم خواندند و بهنخبگان جوان توصيه كردند بهموازات تلاش بيوقفه علمي، به«معنويات» و «اخلاق» توجه كامل داشته باشند و با احساس مسؤوليت، نقش خود را در روند پيشرفت حال و آينده كشور ايفا كنند |
26/06/1385 |
حضرت آيتالله خامنهاي در ديدار با نخبگان جوان و برگزيدگان آزمونها و جشنوارههاي داخلي و المپيادهاي ملي و جهاني با تأكيد بر «لزوم توأم بودن علم با دين و اخلاق»، به مشكلات عميق و گستردهي اجتماعي - فرهنگي و اقتصادي امريكا اشاره كردند و افزودند: فاصلهي عظيمي كه پيشرفتهترين كشور علمي جهان يعني امريكا با آرمانهاي بشري مانند عدالت، امنيت، آرامش و سعادت دارد نتيجهي فاصلهي عميق «علم» با «اخلاق و معنويت» در غرب است. ايشان پيشرفت علمي را هدفي راهبردي، بسيار مهم و حياتي برشمردند و تلاش بيوقفه، خستگيناپذير و پرشتاب دانشمندان، دانشجويان و بهويژه نخبگان جوان را عامل اصلي تحقق اين هدف دانستند. رهبر انقلاب ديدار و گفت وگو با نخبگان جوان را ديداري نمادين در تكريم علم و عالم و نشانهي (جايگاه فوقالعادهي علم در نظام اسلامي و روند پيشرفت كشور) دانستند و افزودند: ملت ايران از عقبماندگي علمي و سوءاستفادهي غربيها از علم براي سلطهي سياسي، اقتصادي و فرهنگي، متحمل ضررها و آسيبهاي فراوان شده و بههمين علت تصميم گرفته است با حركتي پرشتاب در مسير پيشرفت علمي، عقبماندگي تاريخي خود را جبران و تهديدهاي رقبا يا دشمنان را ناكارامد كند. حضرت آيتالله خامنهاي، دو عامل «خطرپذيري» و «كار خستگيناپذير و پيگير» را از مهمترين عوامل تأثيرگذار در پيشرفت ملتها خواندند و خاطرنشان كردند: «خطرپذيري»، «جرأت اقدام» و «نترسيدن از ناكامي و شكست»، ملتها را بهحركت و تكاپو ميكشاند و ضريب موفقيت را در همهي عرصههاي مادي و معنوي كاملاً افزايش ميدهد و جوانان ما بايد «بدون ترس از شكست و ناكامي»، وارد ميدانهاي بزرگ شوند. ايشان خطرپذيري را از خصوصيتهاي خوب فرهنگ غرب دانستند و افزودند: ويژگيهاي خوب و بد كشورها و جوامع را بايد در كنار هم مطالعه كرد و «بخشي از پيشرفتهاي غرب» را نتيجهي «خطرپذيري» آنها دانست. رهبر انقلاب اسلامي، «تلاش و فعاليت خستگيناپذير» را عامل دوم موفقيت و پيشرفت بشر برشمردند و افزودند: «راحت طلبي»، «تنبلي و فرار از مشكلات»، در طول تاريخ، «عامل اصلي درجا زدن و عقب ماندگي» برخي ملتها بوده است و هر ملت و كشوري بهجايي رسيده است در پرتو «پشتكار»، «روبه رو شدن با مشكلات» و «تلاش سخت و بيامان» بوده است. نخبگان جوان و برگزيدگان آزمونها و جشنوارههاي داخلي و المپيادهاي ملي و جهاني در اين ديدار، ديدگاهها و پيشنهادهاي خود را دربارهي مسائل مختلف علمي، اجتماعي، فرهنگي و دانشگاهي بيان كردند. در آغاز اين ديدار خانمها و آقايان: - فرزانه فرهادي (رتبهي اول گروه رياضي كنكور سراسري امسال) - وحيد لياقت (دارندهي مدال طلاي المپياد جهاني كامپيوتر) - ساحل رمضانيتبار (رتبهي اول گروه علوم انساني كنكور ۱۳۸۵) - مسعود داوديان (رتبهي اول آزمون دستياري دندانپزشكي) - نرگس سادات فهري (دارندهي مدال طلاي المپياد ادبي كشور) - ناصر طالبيزاده (دارندهي مدال طلاي المپياد جهاني رياضي) - سيده پريا سعادت (رتبهي اول گروه علوم تجربي كنكور امسال) - حميد رضا كريمي (دانشجوي نمونهي وزارت علوم در مقطع دكتري) - آناهيتا قزوينيزاده (رتبهي اول گروه هنر كنكور ۱۳۸۵) - سهيل عشقي (رتبهي اول زبانهاي خارجي كنكور سراسري و رياضي دانشگاه آزاد) - محمد حياتيفر (رتبهي اول پژوهشهاي كاربردي جشنوارهي خوارزمي) - مريم نريمي (رتبهي اول شاهد در گروه هنر كنكور سراسري امسال) - سيد محمد مهدي آذري (رتبهي اول شاهد در گروه علوم تجربي كنكور ۱۳۸۵) - حامد صادقي پوررودسري (دانشجوي نمونهي وزارت بهداشت) بهبيان ديدگاههاي خود پرداختند. عناوين مهمترين نكتههايي كه نخبگان جوان در سخنان خود مطرح كردند عبارت بود از: - لزوم نگاه نظاممند به موضوع نخبگان و پرهيز از برخوردهاي سليقهاي با اين موضوع - ضرورت ايجاد ساز و كار مناسب براي شناسايي استعدادهاي درخشان در مقاطع مختلف تحصيلي - لزوم حمايت از نخبگان و ساماندهي آنان براي حل مشكلات جامعه و كشور - انتقاد از بيثباتي در قوانين حمايتي نخبگان - مشكل كمبود خوابگاه دانشجويان شهرستاني - تسهيل در مقررات رفت و آمد نخبگان جوان به خارج و داخل كشور - بهكارگيري نخبگان فارغالتحصيل رشتههاي پزشكي و دندانپزشكي در تحقيق و پژوهش و آموزش - ضعف دروس علوم انساني در مقطع دبيرستان و ترجمهاي بودن متون برخي از اين دروس - ضرورت توجه بيشتر به علوم پايه - كمبود بودجه و امكانات پژوهش و تحقيقات - لزوم ارتباط قويتر مراكز تحقيقاتي با سازمانها و دستگاههاي مختلف - توجه بيشتر بهرشتههاي نوين علمي - ارتباط بيشتر مسؤولان با نخبگان جوان - برنامهريزي براي اصلاح كنكور - ضرورت جهتگيري كاربردي تحقيقات و ترويج فرهنگ پژوهش - لزوم اجراي طرحهاي ملي تحقيقاتي با مشاركت همهي دانشگاهها و مراكز علمي كشور - ايجاد مراكز پرورش نخبگان هنري در مقاطع مختلف تحصيلي - روزامد شدن نظام آموزش دبيرستاني - انتقاد از بيبرنامگي در برخي مراكز پژوهشي - آشنا كردن بيشتر جوانان با فرهنگ و هويت اصيل اسلامي، ايراني براي مقابله با هجوم فرهنگي غرب - انتقاد از كمفعاليتي بنياد نخبگان - لزوم يكسانشدن تسهيلات براي نخبگان فارغالتحصيل وزارت علوم و وزارت بهداشت - ضرورت ارتقاي سطح عمومي دانش در دبيرستانها و دانشگاهها و اكتفا نكردن به حضور در المپيادهاي جهاني.
متن كامل سخنان حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
يكي از دلايلي كه من شيفتهي اين مجالس جوانان هستم، همين احساس آزادگي و براي جوانِ امروز، دليري بيان عقيده است. اين، آن نكتهي بسيار جالب است؛ لذا من از اين برادر عزيز كه برخاستند و اين مطلب را بيان كردند، تشكر ميكنم. اولاً به همهاتان خوشآمد عرض ميكنم و از يكايك جواناني كه اينجا مطالبي را بيان كردند، تشكر ميكنم. آن چيزهايي هم كه گفتيد، همه ثبت شد؛ بعضي از اينها نكاتي است كه قابل توجه مسؤولان محترمي است كه اينجا تشريف دارند - وزراي محترم، معاون محترم، رئيس جمهور و بقيهي مسؤولان كه ديدم يادداشت هم ميكنند - و بايد مورد توجه قرار بدهند و دنبال كنند؛ بعضي شدني است؛ بعضي هم ممكن است اشكالاتي بر آنها وارد باشد؛ به هر حال، بايد بررسي و توجه بشود. بعضي از حرفها چيزهايي است كه درست است و همين حالا مورد توجه است؛ مثلاً راجع به بنياد نخبگان - كه بعضي از دوستان صحبت كردند - خوشبختانه در اين اواخر ميبينيم كه اين بنياد، يك تحرك بهتري پيدا كرده است؛ در ضمن آن كساني هم كه براي مسؤوليت بنياد نخبگان - چه قبلاً و چه امروز - در نظر گرفتند، خودشان جزوِ نخبههايند؛ حالا منتها نخبههاي دورههاي قبل از شما. اينطور نيست كه كار نخبگان به كساني سپرده شود كه خودشان معناي نخبه را نميدانند و حظي از نخبه بودن ندارند؛ اين نخواهد بود. انشاءاللَّه بهتر هم خواهد شد. من هم تأكيد كردهام، مجدداً تأكيد ميكنم و جاي مهمي است. يا آن نكتهاي كه راجع به مركز تحقيقات پتروشيمي گفتند، حتماً اين را جنابعالي - جناب آقاي «دكتر داوودي» - بايد دنبال كنيد؛ چون وزير محترم نفت اينجا نيست. اين نكتهي بسيار مهمي است؛ اين همان چيزي است كه من روي آن تكيه ميكنم: «متصل شدن مراكز علم و تحقيق با مراكز استفادهكنندهي از علم و تحقيق»؛ اينها همديگر را زير نظر داشته باشند و از هم استفاده كنند. هم آنها ميتوانند تحقيق اينها را جهت بدهند، هم اينها ميتوانند فعاليت آنها را جهت بدهند. انشاءاللَّه اين را حتماً جنابعالي دنبال كنيد. بعضي نكات را هم كه من از بيانات دوستان استفاده كردم، بد نيست به شما بگويم؛ توجه داشته باشيد. ببينيد اين حركتِ بهسمت مهاجرت به خارج از كشور، اولاً همهي انواعش بد نيست كه من بارها گفتهام، گريختن و فرار از جبهه نيست. فرار از جبهه بد است؛ كشور شما در حال يك تحرك، يك چالش عظيم و يك اقدام بزرگ براي جلو رفتن و پيش رفتن است؛ مثل يك جبههي جنگ. گريختن از اين جبهه بد است؛ اما آمدنِ كنار براي ياد گرفتن بيشتر و آماده شدن بيشتر، اين بد نيست. من همهي اين رفتنهاي به خارج را مردود نميدانم؛ بارها هم در جمع شماها و بقيهي جوانها گفتهام. چه عيب دارد بعضيها بيرون ميروند؟ خوب بروند. آن كساني كه كشور را فراموش ميكنند، مصالح كشور و مصالح ملت خودشان - يعني خانوادهي خودشان - را پشتگوش مياندازند و فقط براي پركردن جيب خودشان راه ميافتند و بيرون ميروند، البته اينها از نظر عقل محكومند؛ نه محكوم قضايي، هيچ قانوني وجود ندارد كه اين كار را محكوم كند؛ اما وجدان و عقل بشري و وجدان ملي، يك چنين عملي را محكوم ميكند. اينها هم اينطور نيست كه نخبهها باشند؛ نه، ممكن است در بين آنها چهار تا نخبه هم باشند، چهل تا غير نخبه هم هستند. تصور نشود حالا اينهايي كه پا ميشوند و بيرون ميروند، همه نخبههاي ما هستند كه يكييكي بيرون ميروند؛ نه، پا ميشوند ميروند و دچار مشكلات هم ميشوند - شما هم توجه داشته باشيد، ما در اين زمينه اطلاعات زيادي داريم - كساني كه ميروند، غالباً با يكاستقبال خوب و قدردانياي مواجه نميشوند. اگر حقيقتاً هم نخبه باشند، آن مراكز، اينها را در حد توانشان ميفشرند، استفادهي خودشان را ميكنند و بعد پرتاب ميكنند دور؛ و هيچتعهدي نسبت به آنها ندارند. هدف بايد اين باشد كه انسان براي كشور خودش، براي مردم خودش، براي خانوادهي خودش، براي آن سرزميني كه او را در خود نشانده؛ بارور كرده و ثمربخش كرده، براي نسل فعلي و نسلهاي آينده مفيد واقع شود. هدف بايد اين باشد. اين هدف هر طور كه فراهم شود، ايرادي ندارد. يك نكتهي ديگر در زمينهي مسألهي «استقلال فرهنگي» است كه بعضي از دوستان اشاره كردند. اين استقلال فرهنگي در كشور شروع شده است. از اواسط دوران قاجار، يك فريفتگي و بيگانهزدگي در ما پيدا شد؛ البته عوامل طبيعياي هم داشت و اين عوامل روزبهروز شدت پيدا كرد؛ در دوران حكومت پهلوي به اوج رسيد و بر اساس آنها، پايههاي فرهنگي بسيار خطرناكي را در كشور پايهگذاري كردند: مثل اينكه ايراني «نميتواند»، ايراني عُرضهي حضور در ميدانهاي علم و فرهنگ را ندارد؛ و نگاه منفي نسبت به همهي گذشتهي فرهنگي و مواريث ارزشمند تاريخي و علمي ما؛ اينها چيزهايي بود كه در اين كشور اتفاق افتاد. شماها آن دوران را نديديد. ما كه در آن دوران بزرگ شديم، بنده كه با اكثر شماها شايد در حدود نيم قرن اختلاف سني دارم، آن دورانها را درك كرديم و ديديم كه چه بود. حقيقتاً فرهنگي كه ترويج ميشد، فرهنگ «نميتوانيم» بود؛ فرهنگ ترجيح مطلقِ هر چيز غربي بر هر چيز ايراني بود؛ اينطوري بود. در زمينهي افتخارات ايراني، دقيقاً بر روي چيزهايي تكيه ميشد كه غرب آنها را بهدلايلي ميخواست - با دلايل استعماري و قدرتطلبانه - كه طراحان سياستمدار غرب، آنها را طراحي كرده بودند؛ برخي نقاط را در كشور ما برجسته ميكردند؛ همين نقاط مورد توجه دستگاههاي ادارهكنندهي كشور قرار ميگرفت و لاغير. سالهاي متمادي گذشته اينطور بود. انقلاب، همهي وجدانهاي اين مردم را تكان داد، ماها را بيدار كرد، متوجه هويت خودمان كرد، تواناييهاي خودمان را به ما نشان داد و «ما ميتوانيم» را شعار ما قرار داد. ما هم وارد شديم و تجربه كرديم؛ ديديم بله، ميتوانيم. لذا امروز استقلال فرهنگي در اين كشور، روزبهروز در حال پيشرفت است و خودباوري فرهنگي بيشتر ميشود. اصرار ما هم همين است كه اين كار بشود و شما جوانها به اين توجه كنيد و هر حركتي را كه مشاهده ميكنيد با اين روحيهي استغناي فرهنگي و استقلال فرهنگي معارضه دارد، با چشم بدبيني به آن نگاه كنيد و بدانيد كه هدايت شده است. يك نكتهي ديگر مربوط به «روند رشد علمي كشور» است؛ كه بعضي از دوستان گفتند اين روند كُند است. من ميخواهم بگويم نه، اتفاقاً روند رشد از جهت شتابان بودن، جزوِ شتابندهترين روندهاي رشد علمي در دنياست. اين با محاسبهي علمي معلوم شده است؛ يعني ما از لحاظ روند رشد علمي و فناوري در كشور، جزو شتابندهترينها در سطح دنيا هستيم. منتها چون فاصله خيلي زياد بوده، اين شتاب، الان نتايجش را بهروشني نشان نميدهد. چنانچه همين شتاب و آهنگ حركت را بتوانيم به توفيق الهي ده، پانزده سال حفظ كنيم و پيش برويم، آن وقت كاملاً خودش را نشان خواهد داد. من البته مثالهاي زيادي براي اين دارم. بعضي از مثالها ممكن است براي شما محسوس نباشد؛ چون آنچه را كه ممكن است من بهعنوان آمار ذكر كنم، شما از آن اطلاعي نداريد، لذا محسوس نيست. اما حالا همين چيزهايي كه محسوس است و مشاهده ميشود، مثل همين تحقيقات مربوط به انرژي هستهاي؛ اين، بهدست آمده از آن نقطهاي است كه ما حركتمان را از آن نقطه شروع كرديم. فاصلهاش، يك فاصلهي دهشتآور است؛ ولي اينكار انجام گرفت. در بحث مسائل «زيستشناسي»، همين مسألهي «سلولهاي بنيادي» و در بحث توليدات نظامي، تحقيقات گوناگوني كه در اين زمينه انجام گرفته، همين مسأله است كه عرض كردم. چون شما از آنچه كه اتفاق افتاده، اطلاعي نداريد، جزو معلومات عمومي و اطلاعات عمومي نيست لذا بيان آن براي شما خيلي محسوس نخواهد بود. اين را بارها گفتهام، ما در اين كشور در قبل از انقلاب، آن جنگندههايي كه عمدتاً از امريكا خريداري ميشد، وقتي يك بخشي از آنها خراب ميشد و احتياج بهتعمير داشت يا مدت آن قطعه تمام ميشد - شايد هنوز هم امكان كار كردن داشت، منتها زمان معين مي كردند كه بايد تغيير كند - اجازه نميدادند كه اين قطعهي مركب - قطعهي مركب خودش متشكل از بيست، سي يا پنجاه قطعه است - باز بشود و آن قطعات ريز ديده شود؛ يعني صنعتگران و همافران و افسران فني ما كه در نيروي هوايي بودند، اجازهي اين كار را نداشتند. يكي، دو مرتبه اين كار را كردند، آن همافر و افسر ذيربط را از طرف دادگاه نظامي رژيم محاكمه كردند كه شما به چه مجوّزي مثلاً اين بخش از هواپيماي افچهارده يا افچهار را باز كرديد؟ بايد همان قطعه را سربسته و دربسته تحويل مستشار امريكايي ميدادند، او اين را سوار هواپيما ميكرد و به امريكا ميبرد و قطعهي جايگزينش را ميآورد؛ يعني اجازهي اطلاع از اين را هم كه اين قطعه از چند جزو تشكيل شده و كجايش خراب شده، نميدادند. حالا ما از آنجا به اينجا رسيديم كه جنگندهي ايراني در آسمان پرواز كرد! همهتان اين را در تلويزيون ديديد. البته اين در واقع نسل چندم است. اولين هواپيماي جنگنده كه ساخت ايراني بود، در حدود هشت، نهسال قبل از اين در يك مانور نظامي - به پرواز درآمد كه بنده آنجا خودم شاهد و ناظر بودم - بعد اين تقويت و تكميل شد؛ حالا اين درآمده است؛ يعني ميتوانند اين را به توليد انبوه برسانند؛ يعني اگر براي كشور صرفهي اقتصادي داشته باشد، قابل اين هست كه به توليد انبوه برسد. اين فاصلهها، فاصلههاي دهشتآور است؛ يعني فاصلهها بسيار فاصلههاي عميقي است كه در اين مدت بهبركت پيگيري و كوشش، طي شده است. بنابراين شتاب خوب است؛ منتها اين شتاب بايستي حفظ شود. اين چيزي كه شما جوانهاي آگاه و هوشمند و مستعد بايد بدانيد، اين است كه اين شتاب را بايستي همچنان حفظ كرد. مسؤولان هم البته به اين مسأله اهتمام دارند و بنا هم بر همين است كه اين چيزها دنبال شود. اگر در يك گوشهاي اختلالي هم در كيفيت پيشرفت كار هست، اينها اختلالهاي جزوي است و برطرف خواهد شد. ما منكر وجود عيوب نيستيم؛ منتها منكر اين هستيم كه اين عيوب ما را نااميد كند؛ اين را نميگذاريم؛ يعني بنده خودم و مسؤولاني كه مسؤولان اين بخشها هستند، با همهي وجود با نااميدي مبارزه ميكنيم. براي اينكه مهمترين مانع پيشرفت يك شخص و يك ملت، نااميدي و تاريك ديدن افق است؛ نه، افق روشن است و ميتوان جلو رفت. من چند نكته را قبل از بيانات شما مطرح كردم. البته در مورد اين بياناتي كه گفتيد، باز نكات ديگري هم هست كه حالا من بعضي از آنها را يادداشت كردهام. ديگر فرصت بيان آنها نيست. حالا يك نكتهاش را اشاره كنم. يكي از اين دخترخانمها گله كردند از اين كه جايگاه فارغالتحصيلان علومانساني، مثلاً يك جايگاه مشخص يا برجستهاي نيست. اينطوري نيست؛ من به شما بگويم، اگر شماها انشاءاللَّه زبده شويد و در همين علوم انساني، مثلاً تاريخ، جامعهشناسي و روانشناسياي كه خودتان گفتيد، پيشرفت كنيد، حقيقتاً بدانيد ارزش شما در جامعه و در سطح بينالمللي، از يك پزشك پيشرفته يقيناً كمتر نيست؛ بلكه بيشتر هم هست. شما الان نگاه كنيد، ببينيد در اين چهرههاي علمي معروف دنيا چند تا پزشك هستند، چند تا جامعهشناس يا مورخ وجود دارند. ميبينيد كه تعداد و برجستگي اين دومي بيشتر است. منتها بايد كار كنيد تا پيش برويد. به اين مقداري كه الان شماها رسيدهايد، مطلقاً قانع نباشيد. به نام نخبه و استعداد درخشان هم قانع نباشيد. شما با انتخابِ بهعنوان نخبه، چه مثلاً با پذيرش در كنكور يا مدال آوردن در فلان المپياد يا فلان جشنواره، وارد يك جادهاي شدهايد. وضع فعلي شما اين است. شما وارد اين جاده شدهايد. چنانچه از حركت باز بمانيد، همين اول جاده ماندهايد و مثل اين است كه وارد نشده باشيد. اهميت كار شما اين است كه اين جاده را با هر چه سرعت بيشتر طي كنيد، پيش برويد و خسته نشويد تا انشاءاللَّه به آنجايي برسيد كه شايستهي شماهاست. من يك نكتهاي را عرض بكنم. اولاً هدف از اين جلسه، حل اين مشكلات نيست. اين مشكلات بايد حل بشود، بلاشك. ليكن اينجلسهي ما، يك هدفِ بالاتري دارد؛ من بارها هم اين را گفتهام. اين جلسه عمدتاً يك جلسهي نمادين است. اين جلسه اولاً، نشاندهندهي تكريم نظام جمهوري اسلامي به علم، ثانياً، به تحصيل كنندهي علم و ثالثاً، به اهميت علم در پيشرفت كشور است؛ نماد اينهاست. كارهاي نمادين هيچ منافات با اين ندارد كه در واقعيت خود هم يك حركتي در آن وجود داشته باشد؛ اما بيشترين تكيه روي نمادين است؛ مثل شعائر اسلامي؛ شعائر اينطوري است. شعائر اسلامي جنبهي نمادين دارد. خودش هم يك حركت است؛ اما بيشترين تأثيري كه مورد توجه است، آن تأثير نمادين است. مثلاً: «انّ الصّفا و المروه من شعائر اللَّه»؛ صفا و مروه در حج؛ بيشتر اعمال حج از همين قبيل است. اينها اعمال نمادين است. دو نقطه را با يك فاصلهاي معين كردهاند، ميگويند بايستي بين اين دو نقطه را مرتباً طي كنيد و در حركت باشيد. در يك بخشي از اين دو نقطه، اين حركت، بايد حالت دويدن به خودش بگيرد؛ اين نماد است. نماد يك حركت دائمي براي مسلمان است. يا طواف؛ بر گرد يك محور، يك حركت تمامنشدني است؛ حركت طواف تمامنشدني است. شما حركت طوافتان تمام ميشود، نفر بعدي شروع ميكند. شما كعبه را هيچوقت خالي از اين دايرهي حركتكنندهي مردم مشاهده نميكنيد. اينها «شعائراللَّه» است؛ يعني جنبهي نمادين دارد. اين درس را به جامعهي انساني ميدهد. كارهاي نمادين اين است. ما ميخواهيم در اين كشور، معلوم باشد كه تحصيل علم و خود علم و تأثير آن در آيندهي كشور، يك نقطهي برجسته و اساسي براي نظام جمهوري اسلامي است. در حقيقت اين نقطهي اساسي و برجستهاي در ذهن ملت ايران و براي اين ملت است. ما از اين ناحيه ضربه خوردهايم؛ از ناحيهي عقبماندگي در علم ضربه خوردهايم. يك روزي يك حركت علمياي در دنيا بهوجود آمد – حركتهاي علمي هميشه در دنيا حكم ظرفهاي مرتبط را دارد و به همديگر وصل ميشوند. ملت و جامعهي ما از علم يكديگر استفاده ميكنند - يك روزي مركز پيدايش علم دنيا اسلام بود؛ بدون اينكه دنياي اسلام با داشتن ابزار علم، برود مثلاً اروپا، افريقا يا هر نقطهي ديگري را استعمار بكند. اين علم گسترش پيدا كرد، به همه جا رسيد و همه از آن استفاده كردند و بهرهمند شدند. اما در اين برههي اخير - يعني بعد از رنسانس به اين طرف كه علم بهدست يك مجموعهي اروپايي و غربي افتاد - از علم استفادهي معمولي و طبيعي نشد. علم در دست آن ها ابزاري براي تسلط شد؛ سلطهي بر كشورها، و بتدريج مسئلهي استعمار پيش آمد. دويست، سيصد سال شرق، يعني اغلب مناطق آسيا و اروپا، زير چكمهي استعمار له شد و غربيها از علم، نه فقط براي سلطهي سياسي و استعماري، كه براي فشردن ملتها و گرفتن شيرهي آنها و امكانات و ثروتهايشان استفاده كردند. همچنان كه براي تحميل فرهنگ خودشان بر ملتهاي عقبافتادهي از لحاظ علمي هم استفاده كردند و اين آخري - يعني تحميل فرهنگ - موجب شد كه آنها در پيشرفت علمي مطلقاً سهمي پيدا نكنند و به آنها اجازه داده نشود، و تشويق كه نميشوند هيچ، بلكه موانعي هم جلوِ آنها گذاشته شود. اين وضعي بوده كه پيش آمده است. خوب، ما اين عقبافتادگي تاريخي را بايد جبران كنيم؛ يعني ما ضربه را از بيعلمي خوردهايم. اگر امروز دنياي اسلام از لحاظ اقتصادي عقب است، از لحاظ فرهنگي يا سياسي عقبمانده است، اين به خاطر آن است كه رقيب، يعني دنياي غرب، مجهز به سلاح علم است. از سلاح علم براي غلبهي در ميدانهاي سياست، اقتصاد و فرهنگ استفاده ميكند. ما بايد اين سلاح را بهدست آوريم. بايد بتوانيم مسلح به علم شويم تا تهديد رقيب - يا رقيب يا دشمن، حالا همهشان يك جور نيستند - نتواند آنطوري كه تاكنون كارآمد بوده است، كارآمد باشد. ما بايد اين را داشته باشيم. اين يك هدف راهبردي بسيار بلند ملت و بسيار مهم و حياتي است. علم را بايد به دست آورد. البته اين را ميدانيم كه علم به تنهايي كافي نيست. علم بايد با اخلاق و ايمان همراه شود تا ما به همان چالهاي نيفتيم كه غرب در آن افتاد؛ يعني علم براي آن وسيلهي ظلم شد، وسيلهي انحراف اخلاقي شد و وسيلهي گسترش فرهنگهاي گمراهكننده و هلاككننده شد. ما بايد دچار آن نشويم. آن به جاي خود محفوظ، اما حالا نقطهي اساسي اين است كه علم براي ما يك امر حياتي است. بنابراين ما در اين جلسه خواستيم از علم، علمآموزي و كساني كه در ميدان علمآموزي يك برجستگي از خودشان نشان دادهاند، تجليل كنيم. اين جلسه، نماد تجليل از اين چند خصوصيت است. من در سرنوشت و تاريخ ملتها يك قدري مطالعه ميكنم - نه فقط در گذشته، در زمان خود ما هم همينطور است - ميبينم كه دو عنصر از مهمترين عناصر تأثيرگذار در پيشرفتهاي ملي براي كشورها، عبارت است از: يكي «خطرپذيري» و يكي هم «كار سخت و پيگير و پشتكار» است. من ميخواهم امروز اين دو خصوصيت را به شماها توصيه كنم. خطرپذيري؛ نقطهي مقابل آن، ترس است. ترس از چه؟ ترس از عدم موفقيت؛ وارد نشويم كه مبادا موفق نشويم؛ حركت نكنيم كه مبادا نرسيم؛ اقدام نكنيم كه مبادا مورد قبول قرار نگيرد؛ اقدام نكنيم كه مبادا براي ما مشكلات ايجاد كند. اينها همهاش نقطهي مقابل خطرپذيري است. يكي از خصوصيات خوب غربيها - كه ما خصوصيات بد و خوب، هر دو را در كنار هم ميبينيم و انكار نميكنيم - خطرپذيري است. غربيها اين خصوصيت مثبت را و به تبع آنها امريكاييها - كه فرهنگ اروپاييها را اولبار گرفتند - خطرپذيرند. خطرپذيري ميتواند جامعه را موفق كند. شما جوانها بايد آماده باشيد؛ ترس از اينكه شايد نشود، اين خيلي چيز بدي است. گاهي اوقات تصورات انسان، يك آيندهاي را براي انسان تصوير ميكند كه بكلي او را مأيوس ميكند؛ اين به نظر من، يكي از ايرادهاست. حالا اگر وارد دانشگاه شديم، اگر درس خوانديم، اگر اين تحقيق را كرديم، اگر وارد رشتهي تحقيق و پژوهش شديم، آيا قبول ميشود؟ آيا دست ما را به جايي بند ميكنند؟ آيا نميكنند؟ بايد وارد شويد! به قول شاعر عرب ميگويد: «شر من الشر خوف منه عن يقعي»؛ از بلا بدتر، ترس از بلاست، ترس از فرود آمدن بلاست؛ اين از خود بلا سختتر است. نبادا نشود؛ خوب به اين «نبادا» نبايد اعتنا كرد. وارد شويد، خواهيد ديد كه ميشود. در همهي ميدانهاي مادي و معنوي كه انسان موفقيتي مشاهده ميكند، اين جرأت و گستاخي و نترسيدن از احتمال موفق نشدن، عامل بسيار مهمي است كه ما را پيش ميبرد. يكي هم مسألهي «كار سخت» نقطهي مقابل تنبلي است. نگذاريد تنبلي و راحتطلبي و تن دادن بهزندگي دور از مشكل، شما را وسوسه كند. اگر اين حالت تنبلي وجود داشت، هيچكدام از اين كشفيات مهم علمي بهوجود نميآمد. شرح حال اين كاشفان و مخترعان بزرگ را ببينيد، چطور خواب را بر خودشان حرام كردند، سختيها را براي خودشان هموار كردند، با مشكلات ساختند و رفتند تا به آن نقطهي اساسي رسيدند. البته اين موفقيتها در بسياري از موارد - شايد بتوان گفت در اغلب موارد - در نهايت هم برايشان فايده داشته؛ فايدهي مادي و زندگي و عنوان و پول و اين چيزها را هم داشته است. ليكن اينها از اول هدفشان اين چيزها نبوده است؛ ميخواستند بروند تا عمق يك مسأله و يك كار را بهدست آورند و به آنجا برسند. اين را بهعنوان يك توصيهي قطعي عرض ميكنم. يك نكتهي ديگري كه به شما عرض ميكنم، اين است كه (همين نكتهاي كه اشاره شد) علم با «دين» و «اخلاق» هست كه براي بشريت مفيد خواهد بود. اين را بهطور قاطع بدانيد، علم هر چه هم پيشرفت كند، اگر از اخلاق و دين فاصله بگيرد، به حال بشريت مفيد نخواهد بود. آن كساني كه ميگويند ما دانش را براي ارتقاي بشريت ميخواهيم، بايد به اين نكته توجه كنند. حالا مثالهاي واضحي كه همه شنيديد، من نميخواهم اينها را تكرار كنم كه حالا كساني كه مثلاً در «علم شيمي» پيشرفت كردهاند، به بمبهاي شيميايي و وسايل كشتار جمعي رسيدند؛ كساني كه در علوم هستهاي پيشرفت كردند، به بمب اتمي و كشتار فاجعهآميز ملتها رسيدند؛ اينها حالا مثالهاي واضحي است. شما در ملتها نگاه كنيد. يك ملت پيشرفتهي از لحاظ علمي را كه در دنيا در اوج پيشرفت علمي قرار دارد، در نظر بگيريد، ببينيد آيا مردم اين كشور حقيقتاً به سعادت رسيدهاند؟ آيا در آن كشور عدالت وجود دارد؟ آيا در آن كشور فقر و تبعيض و بيعدالتي از بين رفته است؟ آيا آنچنان كه ادعا ميكنند، مردم با آرامش و دور از خشونت و تجاوز و تعدي زندگي ميكنند؟ با اينكه علم در آنجا هست، اين واقعيات هم در آنجا هست! آيا بر زندگي خانوادهها، يك حس اعتماد و آرامشي حكمفرماست؟ فرزندان در آغوش پدر و مادرها با عواطفِ خوب تربيت ميشوند؟ قتل و ترور و جنايت و اينها در آنجا نيست؟ ميبينيد درست به عكس است. امروز بيشترين ناامني در آن كشوري است كه از لحاظ علمي، بالاترين رتبه را دارد يعني امريكا. هيچ كشوري در دنيا به ناامني امريكا نيست؛ نه در اروپا، نه در آسيا. بيشترين ناآرامي رواني در آنجاست. بيشترين قتل و خشونت از ناحيهي شهروندان نسبت به يكديگر در آنجاست. بيشترين تبعيض و فاصلهي طبقاتي در آنجاست. ثروتهايي به بلندي كوه هيماليا و فقرهاي غير قابل توصيف - يعني مردن از گرسنگي به معناي واقعي - در آنجاست. فاصلهها اين است. مهمترين آرمانهاي بشري كه از اول تاريخ تا حالا با تغييرات زمانه، تغيير نكرده، اينهاست. آرمان مهم بشر «عدالت» و «امنيت» است؛ «آسان زندگي كردن در كنار ديگران» است - بهشت آنجاست كازاري نباشد - «آزارنديدن از ديگران» است؛ احساس آرامش كردن در روان است؛ راحت بودن در خانواده است؛ لذت بردن از زندگي خانوادگي و از ديدن فرزندان است؛ از بودن در آغوش پدر و مادر است؛ اينها اساسيترين نيازهاي بشر است؛ اينها چيزهايي است كه بشر از اول تا امروز ميخواسته؛ ديروز هم ميخواسته و امروز هم ميخواسته است. اين چيزها در آن جامعهاي كه از لحاظ علمي پيشرفتهترين است، مطلقاً وجود ندارد. پس ببينيد وقتي كه علم با ايمان و اخلاق همراه پيش نرفتند، دوشبهدوش پيش نرفتند، نتيجه اين ميشود. عالِم اگر متدين باشد، از علم او جامعه بهرهي حقيقي ميگيرد. دين جلوِ پيشرفت علم را نميگيرد؛ بلكه حتّي به پيشرفت علم، كمك هم ميكند. اما جلوِ تعدي علم و تخطي از حدود انسانيت را كه ممكن است علم به آن دچار شود، ميگيرد. لذا من توصيهام به جوانها اين است: شما، همانقدري كه براي علم كار ميكنيد، براي دل و معنويت خودتان هم كار كنيد. ميدان معنويت به روي شما باز است. علم و معنويت با هم هيچ منافاتي ندارند. كار كردن در يك كارگاه علمي، كارگاه آموزشي، مركز تحقيقات، فلان كلاس درس و فلان دانشگاه، هيچ منافاتي با اين ندارد كه انسان نمازش را اول وقت، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند بجا آورد. اين، دل شما را شستشو ميدهد. شماها جوانيد و دلهاي شما نوراني است؛ حتّي كساني هم كه تا حالا خيلي با مسائل مذهبي سر كار نداشتهاند، دلهايشان به خاطر جواني پاك و صاف است؛ يعني دل شما از دل افرادي در سنين من، وضعش خيلي بهتر است و آمادگيتان زياد است. مثل آينههاي شفاف، نور لطف و توجه الهي را زود ميگيرد و منعكس هم ميكند؛ يعني شما وقتي كه از لحاظ ديني خوب بوديد، از لحاظ روحي پاكيزه و پاكدامن بوديد، عفيف بوديد، متذكر بوديد، حضور خودتان را در برابر پروردگار حقيقتاً حس كرديد، وقتي اينطوري باشيد، وجود شماها - در هر نقطهاي باشيد؛ چه دانشگاه، چه محل كار، چه خانه و چه خانواده و فاميل - تأثير نوراني خواهد داشت؛ يعني وقتي شما خوب باشيد و نوراني باشيد، به ديگران هم نور ميدهيد. اين را قدر بدانيد و از دست ندهيد. اين خطاب به شما چند ده نفري كه اينجا هستيد، نيست؛ اين خطاب به همهي جوانهاست و بهخصوص جوانهايي كه دارند در كار علم حركت ميكنند. و خوشبختانه امروز به ميزان زيادي همين هم هست. يكي از شما دوستان گفتيد كه نسل كنوني كشور و ملت ما، از نسل اولِ انقلاب كمتر نيستند، اين حرف من است؛ بنده هم همين عقيده را دارم و بارها هم گفتهام و به اين معتقدم. شما جوانهاي نسل امروز، در بخشهاي مختلف نشان داديد كه يك قدم جلوتر رفتهايد؛ يعني نسل جوان ما يك قدم به جلو حركت كرده است؛ منتها كورهي جنگ تحميلي و دفاع مقدس و آن حال و هواي عجيب، يك تأثيرات طبيعياي دارد. اگر آن وضعيت، امروز هم پيش ميآمد، آن وقت معلوم ميشد كه جوانهاي ما چقدر در زمينههاي معنوي پيشرفتهاند. و ما امروز داريم اين را مشاهده مي كنيم؛ هم در دانشگاهها و هم در بيرون دانشگاهها. بنابراين علم را بايد با دين و اخلاق توأم كرد. اين خطاب به اشخاص شماها بود. از فرصت ماه رمضان استفاده كنيد؛ روزه را خوب بگيريد؛ جوانها روزه كه ميگيرند، منتها خوب روزه بگيريد. خوب روزه گرفتن به اين است كه در حالي كه دهان شما از لحاظ خوردني و آشاميدني روزه است، دلتان را هم در زمينهي هوسها، چشم خودتان را هم در زمينهي آنچه كه با چشم از هوسها دنبال ميشود و بقيهي اعضا و جوارح را روزه نگه داريد. احساس كنيد كه در اين ماه - يعني ماه رمضان - با اين حال روزه داريد به خداي متعال نزديكتر ميشويد و دلتان نورانيتر ميشود. من مطالب ديگري را هم يادداشت كردهام كه فرصت نميشود. چون يكي از خود شما جوانها گفتيد و من هم يادداشت كرده بودم، فقط اين جمله را هم بگويم: شما جوانها خودتان بايد احساس كنيد نقشآفرينيد؛ منتظر اين نباشيد كه حالا در جاهاي ديگر اتفاق خاصي بيفتد. بله، دستگاههاي دولتي وظايفي دارند، بنياد نخبگان وظايفي دارد و بايد انجام بدهند و انشاءاللَّه انجام هم ميدهند و بهتدريج بهتر هم خواهد شد؛ اما آني كه محور مسؤوليت است، آن را شما «خودتان» بدانيد. خودتان احساس كنيد كه مسؤوليد و احساس كنيد كه نقش داريد. اينكه آيا در آينده به ما نقشي خواهند داد يا نه؟ اين را فعلاً شما كنار بگذاريد و ببينيد امروز در دوران دانشجويي و دوران تحصيل و كسب كمال، چه نقشي بهعهدهي شماست، آن نقش را ايفا كنيد؛ و آن، خوب درس خواندن، خوب كار كردن، جدي حركت كردن، شتاب اين حركت را مطلقاً كاهش ندادن و در كنار تحصيل علم به تحصيل دين و تقوا و تزكيهي نفس هم پرداختن است. انشاءاللَّه كه خداوند همهاتان را موفق و مؤيد بدارد و انشاءاللَّه روزبهروز درهاي سعادت را به روي شماها باز كند. والسّلام عليكم و رحمهاللَّه و بركاته
|
|
|
|
بهعنوان هشتاد و چهارمين كشور، ايران به «فدراسيون بينالمللي اختراعات» پيوست |
25/06/1385 |
ايران بهعنوان «هشتاد و چهارمين عضو» فدراسيون بينالمللي اختراعات درآمد. بهگزارش خبرگزاي ايسنا، «عليرضا راستكار» سرپرست تيم مخترعان ايراني اعزامي به «نمايشگاه اختراعات مجارستان» با اعلام اين مطلب گفت: عضويت ايران در اين فدراسيون از آن جهت حايز اهميت است كه ميتواند زمينهي «آشنايي» و «همكاري» مخترعان كشورمان را با مخترعان كشورهاي عضو فدراسيون فراهم كند. وي افزود: عضويت در فدراسيون بينالمللي اختراعات همچنين در پيوستن ايران به PCT نيز اهميت دارد ولي بزرگترين دستاورد آن ميتواند فراهمشدن زمينهي مبادلهي تجربه با مخترعان خارجي باشد. گفتني است، مخترعان ايراني با ارائهي 44 اختراع در نمايشگاه بينالمللي اختراعات در بوداپست مجارستان شركت كردند. علاقمندان براي كسب اطلاعات بيشتر از برگزاري نمايشگاه اختراعات مجارستان و نمايشگاه سال آينده در «جنوا»ي ايتاليا ميتوانند بهسايت بهنشاني ذيل مراجعه فرمايند: http://www.inventions-geneva.ch/
|
|
|
|
تعيين همزمان ميزان رشد و وزن نانولولههاي كربني |
25/06/1385 |
محققان مؤسسهي فناوري «جورجيا» روشي توسعه دادهاند كه اطلاعاتي پيرامون «رشد نانولولههاي كربني» و ساير نانوساختارها در اختيار محققان قرار ميدهد. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، پژوهشگران توانستند بهجاي استفاده از «كورههاي بزرگ»، «نانولولههاي كربني» را بهطور مستقيم روي پايه (لرزانك) يك «ميكروسكوپ نيروي اتمي» رشد دهند. نوك اين ميكروسكوپ داراي يك «گرمكنندهي دروني» ميباشد كه حرارت را با جريان عبوري كنترل ميكند. اين گرمكننده، حرارت را بهصورت «كاملاً منطقهاي» كنترل نموده و موجب «رشد كنترلشدهي نانولولهها» ميشود. پيش از آغاز رشد نانولولهها، يك لايهي دهنانومتري از «كاتاليزور آهن» با استفاده از «تبخير» با «اشعهي الكتروني» روي لرزانك ميكروسكوپ نشانده شد. هنگام گرم شدن، اين لايه بهصورت جزايري درامده و بهعنوان «كاتاليزور» براي تشكيل نانولولهها عمل كردند. با «رشد نانولولهها»، فركانس ارتعاشي نوك لرزانك تغيير كرد. با اين تغيير ميتوان «ميزان رشد نانولولهها» را تعيين كردد. محققان «وزن نانولولههاي رشديافته» را تقريباً 14-10×4 كيلوگرم محاسبه كردند (در ميكروسكوپ الكتروني روبشي اين مقدار معادل با نانولولههايي بهطول 5 تا 10 ميكرومتر و قطر 10 تا 30 نانومتر ميباشد). «ويليام پ. كينگ» (William P. King) ميگويد: «ما بر روي يكپارچهسازي رشد و وزن كردن نانولولهها كار ميكرديم تا بتوانيم هر دو كار را همزمان انجام دهيم». محققان همچنين پيشنهاد ميكنند كه امكان داشتن چندين لرزانك كه بتوانند در دماهاي مختلف و همزمان كار كنند، وجود دارد. بنابراين گزارش بهنقل از ستاد ويژهي توسعهي فناوري نانو، «كينگ» ميگويد: «اين مبنايي براي اكتشاف مواد ميباشد. ما ميتوانيم دهها يا حتي هزاران شرايط مختلف رشد را در يك زمان بسيار كوتاه آزمايش كنيم». بسياري از مواد ديگري كه با استفاده از روشهاي حرارتي رشد داده ميشوند را ميتوان با روش مشابهي آزمايش كرد. وي افزود: «اين روش ميتواند يك ابزار جديد براي مطالعهي چنين ساختارهايي در شرايط مختلف ايجاد كند».
|
|
|
|
بههمت يك محقق ايراني، طرح جداسازي تركيبهاي گوگردي از گاز طبيعي توسط نانولولههاي كربني در كشور انجام شد |
25/06/1385 |
پژوهشگران دانشگاه تربيت مدرس از «نانولولهي كربني چند ديوارهاي» بهعنوان «كاتاليست» در «جداسازي تركيبهاي گوگردي» از «گاز طبيعي» استفاده كردند. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين تحقيق در قالب پاياننامهي كارشناسي ارشد مهندس «پريسا نوري اصل» دانشجوي دانشكدهي فني و مهندسي دانشگاه تربيت مدرس با راهنمايي «دكتر مهرداد منطقيان» انجام شده است. جداسازي ناخالصيهاي گاز طبيعي از نظر «ايمني»، «كنترل خوردگي»، «تنظيم تركيب استاندارد محصولات»، «پرهيز از تشكيل هيدرات (يخ زدن) در دماي پايين»، «كاهش هزينهي تقويت فشار گاز»، «جلوگيري از مسموميت كاتاليزورهاي كارخانههاي دريافتكنندهي گاز» و بالاخره «رعايت حد مجاز انتشار مواد آلايندهي محيطزيست» الزامي ميباشد. بيشترين قسمت گاز طبيعي را «متان» (CH4) تشكيل ميدهد و مقادير كمي «سولفور» دارد كه معمولاً بهصورت تركيبهاي ساده مانند: «سولفيد هيدروژن»، «سولفيد كربونيل» يا «مركاپتانها» ميباشد. دامنهي وسيعي از جريانهاي خوراك هيدروكربني كه براي توليد «گاز سنتز با ريفورمينگ بخار» استفاده ميشوند «گاز طبيعي» ميباشند. «سولفور» يك مادهي مسمومكنندهي شديد براي «كاتاليست ريفورمينگ بخار» است كه حاوي «نيكل» ميباشد. «سولفور» بهصورت «سولفيد سطحي» روي «نيكل» جذب ميشود و براي واكنش ريفورمينگ مزاحمت ايجاد ميكند. افت فعاليت كاتاليست ميتواند منجر به «تجزيه» و متعاقباً «داغ شدن بيش از حد لولههاي ريفورمر» شود كه ممكن است باعث ايجاد «نقص» و «مشكل» در «لولهها» شود. بخش اصلي H2S در واكنش با SO2 بهعنصر «گوگرد» و «آب» تبديل ميشود. بهعلت محدوديتهاي ترموديناميكي ماكزيمم ميزان تبديل H2S بين 93 تا 97 درصد است كه بستگي بهميزان H2S گاز ورودي و تعداد تبديلكنندههاي بهكاررفته دارد. براي بالا بردن بازده اين فرايند و رساندن بهميزاني كه مورد نياز كشورهاي صنعتي است، تحقيقات زيادي انجام شده است. بهگفتهي پژوهشگران، يكي از روشهايي كه براي «افزايش بازده» اين فرايند ميتوان مورد استفاده قرار گيرد، «بهبود كاتاليست» اين فرايند است. «كاتاليست» باپايهي «كربيدسيليكون» (SiC) در روش ناپيوسته در دماي 100 درجهي سانتيگراد و در «روش پيوسته» (Continuous) در دماي 180 درجهي سانتيگراد «بالاترين كارايي» را از خود نشان ميدهد. در «روش ناپيوسته»، «كاتاليست» با پايهي SiC بهطور كلي وظيفهي انتقال H2S ورودي (2000 ppm) را به «گوگرد» عنصري در محدودهي دمايي بين 40 تا 100 درجهي سانتيگراد با «بازده گوگردي» نزديك 100 درصد دارد. اگر «اندازهي راكتور» كاهش يابد راكتور بايد بتواند با سرعت فضايي بالا كار كند اما در سرعت فضايي بيشتر از h-1 0.007 كاهشي قابلتوجه در فعاليت گوگردزدايي مشاهده ميشود كه سرعت جذب پايين راكتور را نشان ميدهد. در واقع كاتاليست بهسرعت بهصورت تابعي از زمان بهعلت «بستهشدن سايتهاي فعال» توسط «گوگرد» تهنشين شده، بياثر ميگردد؛ بنابراين پيدا كردن يك سيستم جديد كه اجازهي «اكسيداسيون انتخابي» H2S در سرعت فضايي تا حد امكان بالا را بدون كاهش بيش از اندازه تبديل يا بياثر شدن كاتاليست را با زمان بدهد مورد علاقهي پژوهشگران اين طرح بوده است. محققان در تبيين مزاياي «نانولولهي كربني چند ديوارهاي» Multi Walled Nano-Tubes MWNTs براي استفاده بهعنوان كاتاليست در فرايند «اكسيداسيون انتخابي» H2S بهمواردي چون «بياثر بودن» از «لحاظ شيميايي» و «نبود سوراخهاي بطريمانند» (Bottled Pores) است كه اينحفرهها بهطور هنرمندانهاي «زمان اقامت واكنشگرها» و «محصولات» را تغيير ميدهد و «انتخابگري فرايند» را «كاهش» ميدهند. در حال حاضر پايهي «نانولولهي كربني چند ديوارهاي» (Multi Walled Nano-Tubes) (MWNTs) بهجاي كاتاليست دانهاي سنتي از قبيل: «كربيد سيليسيم» يا «آلومينا» در دماي واكنش حدود 60 درجهيسانتيگراد مورد استفاده قرار ميگيرد. علاقمندان براي يافتن خلاصهاي از پروژه ميتوانند بهنشاني ذيل مراجعه فرمايند: http://www.nano.ir/info/projects_info.php?personal_infoPage=98&id=435
|
|
|
|
وزير آموزش و پرورش در «جشن پايان دورهي تابستاني المپيادهاي علمي كشور»: سرنوشت كشورها نه در «ميدانهاي نبرد» كه در «كلاسهاي درس» و «آزمايشگاهها» رقم ميخورد |
22/06/1385 |
وزير آموزش و پرورش اظهار كرد: امروز سرنوشت و استقلال كشورها نه در ميدانهاي نبرد بلكه در كلاسهاي درس و آزمايشگاهها ترسيم ميشود و كشوري كه به«سلاح علم» مجهز نباشد نميتواند مستقل عمل كند. بهگزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «محمود فرشيدي» كه در «جشن پايان دورهي تابستاني المپيادهاي علمي كشور» سخن ميگفت با بيان اين مطلب اظهار كرد: دانشمندان ما با «علم دوستي» و ايثار «وقت و جان» خود را بهپاي علم و دانش ميگذارند كه پيشينهي تاريخي ما ايرانيها بيانگر اين مدعاست. وي افزود: تفاوت ما با ديگر جستوجوگران علم در «باور»، «ايمان» و «معنويتي» است كه در درون ما قرار دارد و «به علم و دانش ما جهت ميدهد». ما علم را در راستاي «عدالت» جستوجو ميكنيم و آن را در انحصار عدهاي خاص قرار نميدهيم. «فرشيدي» خاطرنشان كرد: در تاريخ در دوران ساسانيان، علم محدود به شاهزادگان و اشراف بود و همهي افراد نميتوانستند آن را بياموزند اما با مبعوث شدن پيامبر(ص) توصيه شد كه «علم براي همه و نه در انحصار گروه خاصي است». ما هيچگاه علم را براي «استثمار ديگران» بهكار نبرده و از آن «استفادهي ابزاري» نكردهايم و نام دانشمندان ما نظير: «ابوعلي سينا» در كتب امروزهي غربي شاهد اين مدعاست. «وزير آموزش و پرورش» خاطر نشان كرد: امروز پيوند علم و ايمان كه همواره موجب سعادت و ارتقاي بشر بوده دوباره در ايران جلوهگر شده و اگر نسل اول انقلاب افتخار آفريد و حكومت طاغوت را سرنگون كرد، اگر نسل دوم انقلاب از سرزمين و حيثت خود دفاع كرد، نسل سوم از دروازهي علم و دانش از اين دستاوردها دفاع ميكند و دانشمندان امروز ما با دستيابي به «دانش سلولهاي بنيادي»، «فناوري هستهاي» و «داروي جديد ايدز» از هويت ايران دفاع ميكنند. بنابراين گزارش، وي تاريخ را «عرصهي هماوردي دانشمندان» خواند و افزود: برخي از دانشمندان علم خود را در خدمت «نفس خود» يا «سرمايهداران» قرار داده و برخي دانش خود را در خدمت «تعالي بشر» بهكار ميگيرند كه اميدواريم در صحنهي جلوهگري علم جزو دانشمندان مطرح باشيم و شما دانشآموزان امروز و دانشمندان فردا روزبهروز افتخارهاي بيشتري را براي ايران بيافرينيد.
|
|
|
|
ابداع روش زيست سازگار براي حذف پركلرات از آب آشاميدني |
21/06/1385 |
محققان آزمايشگاه «ملي شمالغربي اقيانوس آرام» (Laboratory Pacific Northwest National)، به فرايند سازگار با محيط زيست جديد براي تصفيهي آب آلوده به «پركلرات» - مادهاي سمي كه در آب آشاميدني 35 ايالت امريكا يافته شده - دست پيدا كردند. «نانولولههاي كربني» از جمله موادي بهشمار ميآيند كه ميتوانند باعث «كاهش آلايندههاي سموم شيميايي» شوند. «پركلرات» در تهيهي «سوخت راكتها»، «آتشبازي» و «توليدات دفاعي» كاربرد دارد و «تصفيهي آبهاي زيرزميني» آلوده به اين مادهي شيمايي بسيار مشكل است. ميزان بالاي اين ماده با «بيماري تيروئيد» و حتي احتمال بروز «سرطان» و ديگر «مشكلات بهداشتي» همراه است. اين آلودگي خصوصاً در كاليفرنيا - كه بسياري از پايگاههاي نظامي امريكا در آن واقع است، شايع ميباشد. روش معمولي تصفيهي «آب آلوده» به «پركلرات»، استفاده از «رزين تبادل يوني» است. توليد مجدد اين رزين، به شستشو با مقدار زيادي «محلول اسيدي» نياز دارد كه آن هم منجر به توليد مقدار زيادي «آلايندهي ثانويه» ميشود. بهگفتهي «يوئن لين» (Yuene Lin) سرپرست اين تيم، روش PNNL يك فرايند «تبادل آنيوني» است كه به«روش الكتريكي» كنترل ميشود. اين روش از آن جهت كه در آن از «جريان الكتريكي» براي «توليد مجدد رزين» و «رها كردن پركلرات» استفاده شده و «تفالهي زيادي» هم توليد نميكند، روشي منحصربهفرد بهشمار ميآيد. وي ميافزايد: «اين فرايند بهدليل توليد زباله بسيار كم، فرايندي سازگار با محيط زيست ميباشد». شركت «باتل» (Battelle) مجري PNNL كه آن را براي وزارت انرژي امريكا انجام داده است و در راستاي «تسهيل انتقال فناوريهاي آزمايشگاهي» به بازار فعاليت ميكند، آمادگي خود را جهت اعطاي امتياز و انجام طرحهاي تحقيقاتي مشترك اعلام كرده است. محققان براي انجام اين فرايند جديد، «بار مثبتي» را به «پليمرهاي رساناي الكتريسته» مانند: «پليپيرول» - كه يونهاي «پركلرات» داراي بار منفي را بهطور انتخابي جذب ميكند - القا كردند. در مرحلهي بعد، اعمال «جريان الكتريكي» باعث رها شدن و دور ريخته شدن «يونهاي پركلرات» بهدام افتاده ميشود. اكنون اين پليمرها دوباره داراي بار مثبت شده و مجدداً مورد استفاده قرار ميگيرند. محققان با رسوبدهي اين پليمرها بهصورت يك «لايهي نازك پليپيرول» روي شبكهاي از «نانولولههاي كربني»، «نانوكامپوزيت» رساناي متخلخلي ايجاد كرده و بهاينترتيب ميزان بهدام اندازي «پركلرات» را افزايش دادند. با توجه به اينكه اين پليمرها بهروش «رسوبدهي الكتريكي» و از طريق «پليمريزاسيون درجا» روي «نانولولههاي كربني» قرار ميگيرند، «سطح مقطع بالا»ي اين نانولولهها، «ماتريكسي ايدهال» براي اين پليمرها فراهم ميكنند. همچنين «سطح متخلخل» ايجاد شده توسط اين «نانولولههاي كربني» باعث طولانيتر شدن چرخهي عمر اين فناوري ميشود زيرا اين پليمرها روي اين «شبكههاي نانولولهاي»، پايدارتر از حالتي هستند كه روي «زيرلايهي رساناي تخت» قرار ميگيرند. از اين فناوري «تبادل آنيوني كنترلشده بهروش الكتريكي» ميتوان جهت «زدودن آلايندههاي ديگري» مانند: «سزيم» و «كروم» هم مورد استفاده كرد. «سزيم» بهفراواني در «زبالههاي اتمي» يافت ميشود و باعث «آلوده كردن آب آشاميدني» ميشوند. «كرومات» هم شكل سمي «كروم» است كه بهآساني جذب بدن ميشود. براي مشاهدهي اصل خبر بهنشاني ذيل مراجعه فرماييد: http://www.pnl.gov/news/release.asp?id=172
توضيح شكل نمايي از فرايند PNNL براي زدودن پركلرات
|
|
|
|
|
آرشيو اخبار |
|
افراد آنلاين:
136
بازديد امروز:
2
كل بازديدها:
85310 |
|
|
|
© Copyright 2004, Roshd Chemistry Olympiad Website, All rights reserved. |
|